تظاهرات هفتههای اخیر فرانسه در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت امانوئل ماکرون ، فارغ از خشونت کم سابقه پلیس و تظاهرکنندگان، پرسشهای بنیادینتری را در برابر سیاستمداران، رسانهها و در کل، شهروندان فرانسوی قرار داده است.
از شامگاه یکشنبه و ساعاتی پس از دیدار ناتمام رئیس جمهوری فرانسه از خیابان شانزلیزه، بسیاری از مهمانان میزگردهای تلویزیونی و اینترنتی، مستقیما به سراغ بحران مشروعیت دولت ماکرون رفتند؛ رئیس جمهوری که بر اساس خوشبینانهترین برآوردها، ۲۶ تا ۲۷ درصد در جامعه محبوبیت دارد.
طرح ناتمام افزایش مالیات بر قیمت سوخت، تغییر قانون کار با دستور هیات دولت (بدون رای مجلس نمایندگان)، حذف مالیات بر دارایی و کاهش کمکهای نقدی برای اجارهبهای خانههای اجتماعی و سختتر شدن شرایط پذیرش در دانشگاهها (که عملا امکان تغییر ریل زندگی را برای جوانان و نوجوانان مناطق حاشیهای که امکانات کمتری برای بهرهمندی از آموزش متوسطه با کیفیت دارند، میگیرد) امانوئل ماکرون را در چشم بسیاری از شهروندان کمدرآمد فرانسوی به «رئیس جمهور پولدارها» تبدیل کرد.
چند سالی است که این بخش از جامعه، بهویژه مزدبگیران روستایی و ساکنان شهرهای کوچک به «فرانسه حاشیهای/به حاشیه رانده شده» مشهور شده اند.
لحن آمرانه و از بالا به پایین ماکرون و همقطارانش در مواجهه با شهروندان «عادی» در یک سال و نیم گذشته، بسیاری از فرانسویهای را به شدت دلچرکین کرده است.