برای دومین سالمرگ مهدی تقی زاده
پارسال گفتم ،امسال هم می گویم ؛ قبلش هم گفته بودم نمی دانم چه حکایتی ست که ما مرده های هم را بیشتراززنده هامان دوست داریم !
تا زنده ایم بدترین بلای ممکن را بعضی هامان سر بعضی های دیگرمی آوریم . بعضی هامان زندگی بعضی های دیگر را رسما به نابودی می کشانیم ؛ می دانیم کسی مشکل دارد به جای کمک به حل مشکلش بیشتر جلوی پایش سنگ می اندازیم و روی زخم هایش نمک می پاشیم و به دردهایش می خندیم وقصه ی گرفتاری هایش را درمحافل خصوصی برای هم با آب و تاب تعریف می کنیم و وی را به باد تمسخر می گیریم
اما به محض این که به هر دلیلی کسی از بین ما رفت حالا وقتش می رسد که دایه های دلسوزتراز مادرازراه برسند ، یادداشت های آن چنانی بنویسند ، میتینگ های آتشین و کف و سوت دار راه بیندازند وهرجا که می رسند با بغض های الکی راجع به او حرف بزنند ؛ فقط به خاطر این که خودشان دیده شوند و ذره ای ازحقارت هاشان به این شکل جبران شود
مهدی عزیزاین ها را گفتم که بازهم مثل پارسال به تو یادآوری کنم تا آسوده بخوابی که این جا هم چنان کسی به فکر کسی نیست . که این جا اگرجوان هایش دراعتراض به رفتاربزرگترهاشان جامه می دریدند بعضی هاشان رفتاری به مراتب بدتر از ژنرال هایی در پیش گرفته اند که همیشه به عملکردشان معترض بوده اند !
مهدی عزیزاین جا دردنیای کوچک ما ، حسادت ها ، کم بینی ها ، بی اخلاقی ها و دشمنی ها هم چنان ادامه دارد. این جا کسی به فکر کسی نیست و هنوز برای کسی اتفاق خوبی نیفتاده ، چند نفر، مخفیانه صف کشیده اند تا اورا با سنگدلی هر چه تمامتر به پایین بکشند و به زمین بزنند
ستاد انتخاباتی مرکزی جناب روحانی را یادت هست مهدی عزیز!؟ بعضی هامان به خاطر نزدیکی به بعضی های خاص ، اتفاقات خاصی برایشان افتاد . بعضی هامان را نمی گذارند آب خوش از گلویشان پایین برود ، هی می روند دراستانداری می نشینند و زیرگوش استاندارمی خوانند که جوانگرایی چه معنی دارد یا چون به افراد نزدیک بعضی ها پست های خوبی نرسیده زیرآب بقیه را می زنند .
بعضی هامان هم اما مثل همیشه فراموش شدیم تا مگر یکی از ما جایی قلبش ازحرکت بایستد آن موقع مثل تو الکی برای همه عزیزمی شویم و تازه یادشان می آید که دیگرانی هم بوده اند که سزاواربی محلی و بی توجهی این چنینی نبوده اند. موقعی که دیگر کار از کارگذشته است و نه دیگر آه و افسوسی به درد می خورد و نه فغان و گریه ای
بخواب برادر، آسوده بخواب که بعضی ها را این روزها در سرزمین مان آب برده است و بعضی های دیگر را خواب
خلاصه بگویم مردم زیر بار فشار و مشکلات اقتصادی کمر خم کرده اند و روزی نیست که با خبر اختلاس ، دزدی و تاراج دارایی سرزمین مان توسط افرادی که مدتی ست آن ها را ژن خوب می نامند بیدارنشویم
راستی نبودی که ببینی عید امسال را با چه خبرهای بدی سپری کردیم . عیدی امسال همه ی ما یا آب بود وسیل و گل و لای ونابودی زندگی افراد درگیرسیل ، یا خبرهای بدی که از آن جاها به گوش می رسید و دیدن اشک ها شنیدن ناله ها و گریه ها و بی کسی هاشان . هم وطنانی که کسی به دادشان نمی رسید و هم چنان نمی رسد
بخواب برادرآسوده بخواب که این جا کسی به یاری مان نخواهد آمد و دست مان را به دوستی نخواهد فشرد چون ما زنده های هم را هیچ وقت دوست نداشته ایم……